انجمن ادبی فانوس خیس

ساخت وبلاگ

امکانات وب

  سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت سرها در گریبان استکسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران رانگه جز پیش پا را دید، نتواندکه ره تاریک و لغزان استوگر دست محبت سوی کس یازیبه اکراه آورد دست از بغل بیرونکه سرما سخت سوزان است نفس ، کز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریکچو دیوار ایستد در پیش چشمانتنفس کاین است، پس دیگر چه داری چشمز چشم دوستان دور یا نزدیک؟مسیحای جوانمرد من ، ای ترسای پیر پیرهن چرک انجمن ادبی فانوس خیس...
ما را در سایت انجمن ادبی فانوس خیس دنبال می کنید

برچسب : زمستان, نویسنده : 4fanoskhis5 بازدید : 127 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 16:31